دروغگویی در کودکان و نوجوانان

دروغگویی در کودکان و نوجوانان

دروغ از جلوه های نا درستی و حقه بازی افراد است که ماهرانه یا ناشیانه از کودکان سر می زند و ماهیت آن یک سیر قهقرایی از شخصیت و نوعی عقب نشینی در جنبه فطری، احساسی، تفکر و رفتار است. در این مطب قصد داریم بیشتر به مشکل دروغگویی در کودکان و نوجوانان بپردازیم. با ما همراه باشید.

دروغگویی با پنهان کاری

گاهی والدین از دروغگویی مقابل کودک اجتناب می کنند اما در عوض پنهان کاری را به او یاد می دهند. پنهان کاری هم شکل دیگری از دروغ است و در طول زمان کودک یاد می گیرد که چه طور حرف بزند تا متهم به دروغگویی نشود. کاهش اعتماد به نفس در کودک با تمایل به دروغگویی در ارتباط است و بچه هایی که عزت نفس پایین دارند به «خودیاری کاذب» یا به عبارتی به اغراق در بیان توانایی ها و حوزه اختیارات خود روی می آورند تا آن خلاء را جبران کنند.

دروغ چیست؟

بیان چیزی است که آن را خلاف حقیقت می دانیم

یا

نوعی تحریف حقیقت به منظور فریفتن دیگران

یا

گفتار و رفتاری است که با حقیقت مطابقت نداشته باشد.

دروغ در خردسالی

 بدین معنی که خردسال بین حقیقت و مجاز، بیداری و رویا، تخیل و واقعیت فرقی نمی گذارد، به همین نظر نباید انتظار داشته باشیم راست و درست باشد.

طفل 3 ساله ممکن است بگوید که عروسکش با اون سخن گفته، یا می گوید سوار اسبی شده و در اتاق جولان داده است. والدین و مربیان باید بدانند در سنین 5 و حتی 6 سالگی این گونه سخنان دروغ نیست بلکه ادعایی ناشی از تخیل قوی است. کودکان تا این سن هنوز نمی توانند بین دنیای تخیل و واقعیت فرق بگذارند. او در دنیای تصور و خیال زندگی می کند و به اندیشه و رویاها و افکار خود وجود خارجی می بخشد، پدیده های بی زبان را زبان دار حساب می کند و مطلبی می گوید که شما آن را نادرست می دانید.

دروغ در 6 سالگی

او حتی ممکن است چیزی را بدزد و دیگران را متهم کند. در عین حال باید بگوییم کودکانی هم هستند که حتی در این سن به علت ضعف شخصیت، بیماری، عدم کمال در سخنگویی، عدم درک مطلبی از روی درستی، عدم تطبیق آنچه را که دیده و شنیده با واقعیت ، به گونه دروغ بیان می دارند و یا دیده ها و شنیده های خود را فراموش کرده و بر گونه ی دیگر بیان می دارند.

کاهش اعتماد به نفس در کودک با تمایل به دروغگویی در کودکان و نوجوانان در ارتباط است و بچه هایی که عزت نفس پایین دارند به «خودیاری کاذب» یا به عبارتی به اغراق در بیان توانایی ها و حوزه اختیارات خود روی می آورند تا آن خلاء را جبران کنند.

دروغ در سنین بعد

در حدود سنین بعد از 5 سالگی دروغگویی به منظور فریفتن و تحت تاثیر قرار دادن دیگران در آدمی بروز و ظهور می کند و طفل سعی دارد برای جلب منفعتی گفتار و رفتاری را از خود بروز دهد که با حقیقت مطابقت ندارد.

 از نظر رشد ذهنی کودکان از حدود سنین 5 و 6 کم کم راست را ازدروغ تشخیص می دهند و در می یابنداز راه دروغ می توانند بر بسیاری از مشکلات خود فائق آمده مواردی را از خود برانند.

اگر دروغگویی تا ۷ سالگی درمان نشود همزمان با رشد کودک شاخه و برگ بیشتری پیدا می کند و درمان آن دشوارتر می شود. یک دانش آموز دبیرستانی ناخواسته دروغ نمی گوید بلکه با ظرافت و زیرکی واقعیت را طور دیگری جلوه می دهد. اغلب این دانش آموزان برای فرار از تنبیه یا دریافت پاداش دروغ می گویند. این امر حاکی از آن است که شالوده رفتار اخلاقی در دوران کودکی آن ها به درستی پی ریزی نشده است و حالا در دوران بزرگسالی برای رسیدن به اهداف خاص دروغ می گویند. در این سنین فشارهای والدین موقعیت را بدتر می کند و راهی جز دروغگویی برایشان باقی نمی ماند.

ریشه ها و علل دروغگویی
ترس از والدین

بعضی از والدین رفتار خشونت بارتری با فرزندان خود دارند، به کوچکترین بهانه آنها را کتک می زنند، در مقابل دیگران پرخاش و تحقیرشان می کنند. کودک به خاطر ترس از کتک خوردن و خشونت های والدین، کم کم از آنان فاصله گرفته و خود را جدا احساس می کند و گاه گاه در بعضی از موارد متوسل به دروغ می گردد زیرا احساس می کند اگر راست بگوید والدین دراثر عصبانیت کتکش خواهند زد.

خودنمایی

بعضی از کودکان به خاطر خودنمایی متوسل به دروغ می شوند. اینان کودکانی هستند که مورد توجه والدین و اطرافیان قرار نمی گیرند. پدر و مادر به علت گرفتاری های شغلی یا مشکلات خانوادگی کاری به کار آنان ندارند و گوششان به حرف آنان بدهکار یست.

آنجه که مسلم است اینها همه به خاطر خودنمایی و جلب توجه والدین و اطرافیانی است که اعتنایی به کودک
ندارند بنابراین بهتر است کودک را محترم بدانیم، به حرفهای آنها هر چند که بیجا و بی موقع هم باشد گوش فرا دهیم، کارهایی را که هر چند به ظاهر کوچک انجام می دهند به دیده ی تحسین و تکریم بنگریم ، مشوقشان باشیم تا بعدها کارهای بزرگتر و بهتری انجام دهند.

ناتوانی

یکی دیگر از علل دروغگویی در کودکان و نوجوانان ناتوانی است. وقتی که شما کودک را از ترس مسایل موهوم ، در منزل در حال اسارت و به صورت
زندانی نگه داشته اید و آزادی های او را ندانسته از دستش می گیرید، ناچار است که از دست شما و ستمکاریهایی که به وی روا می دارید بگریزد و امیال و غرایز خود را به نوعی و به هر نحو ممکن ارضا نماید و برای اینکار ناگزیر است که در مقابل شما به دروغ متوسل شود.

اخلاق شخصی

گاهی دروغگویی در کودکان و نوجوانان بخاطر تثبیت اخلاقی است که جزء صفات شخصیت او شده است. او دروغ می گوید تا خود را متهم نشان دهد و از این طریق سلطه و نفودی پیدا کند. کمبودهایش را تکمیل کرده و حب و بغض، کدورت و حقارت خود را به گونه ای حل کند. برخی از روانکاوان دروغ را جلوه ای از تمایلات سادیک در فرد بحساب می آورند. تمایلی که در سایه آن می خواهد ساده لوحان را به طمع اندازد وقتی که آنها شکست خوردند او خوشحال گردد. وجدان ضعیف ، وسوسه طلبی، عدم رشد و تکامل خلق فردی در این امر موثر است.

علل عاطفی

کمبودهای عاطفی در این رابطه بسیار موثر است. تکیه ی اساسی روی عامل حسادت است و تحلیل این است که در سایه آن می خواهند خود را از بدبختی نجات دهند.

طفل دروغ می گوید تا دیگران را که باعث محرومیت او شده اند زیر شکنجه قرار دهد، زبون و بیچاره اش کند ،محسود خود را به کتک خوردن وا دارد و از آن احساس لذت کند. و یا زمانی از این راه وارد شود تا همدردی خود را به سوی او جلب نماید.

کمبودهای عاطفی چون فقدان و یا ضعف محبت ، سختگیری های بسیار، عدم برخورداری از نوازش کافی، دوری از کانون گرم خانواده، احساس حقارت خود از علل دروغ است و یا کینه ای که می خواهد خاموشش سازد.

علل روانی

دروغگویی در کودکان و نوجوانان گاهی علت روانی دارد. از مواردی که در این زمینه قابل ذکر است عبارتند از :

  • میل به خودنمایی و ممتاز نشان دادن خود و جلب توجه
  • محدود بودن آزادی و میل به نجات خود از قیدها و بندها
  • غرور کودک و نشان دادن اینکه از دیگران کمتر نیست
  • میل به آزار گری و انتقام گیری از دیگران
  • وجود اضطراب که زمینه ی مقاومت فرد را در هم می شکند
  • جنبه ی دفاعی برای انکار خطا و پوشاندن عیوب و در امان ماندن از عقوبت
  • ایجاد ارزش برای خود و به رخ کشیدن آن
  • ترس

علل اجتماعی

از جمله آن عبارتند از :

  • فشار اجتماعی ناشی از مشکلات خانوادگی
  • میل به جلب نظر دیگران از طریق دروغ های وحشت انگیز و ناراحت کننده
  • نشان دادن کینه و نفرت خود به اشخاصی که برای او نابسامانی فراهم می آورند
  • نشان دادن برتری خود به دیگران و جا انداختن خود در ذهن آنها و جلب تحسین و تمجید آنان
  • جلب دوست و همکار و بدست آوردن مقام
  • طرد اطرافیان و بی اعتنایی به ارزش و شخصیتشان و تحقیر و تمسخر آنها

منابع
.1افروز، غلامعلی، روانشناسی و تربیت کودکان و نوجوانان، انتشارات انجمن اولیا و مربیان
.2جان بزرگی ، مسعود، آموزش اخلاق، رفتار اجتماعی ، قانون پذیری به کودکان،تهران، ارجمند
.3دهقان بنادکی، مریم، ،1331شناخت و درمان مشکلات رفتاری کودکان ، چاپ دوم، ناشر موسسه فرهنگی
انتشاراتی جمال
.4شاپوران، رضا، سلوک و رفتار کودک، ناشر کانون تربیت
.5قائمی ، علی ، خانواده و دشواری های رفتاری کودکان، انتشارات انجمن اولیا و مربیان
.6قائمی، علی، ،1313خانواده و مشکلات اخلاقی کودکان، چاپ دوم، تهران،انتشارات امیری
.1مظلومی، رجبعلی، با تربیت مکتبی آشنا شویم ، تهران، انتشارات امیرکبیر
.3موکیولی، منش شناسی کودک، جلد دوم، ترجمه دکتر محمد مهدی خدیوی- زند
.9نظری، محمد علی، ،1331راهنمای اصلاح و تغییر رفتار کودکان، چاپ یکم، تهران، انتشارات آگاه و انتشارات
ارجمند
.11یاسایی ، مهشید، جوداگلاس، ،1314مشکلات رفتاری کودکان، چاپ اول، تهران

کلینیک ذهن زیبا با هدف رفع مشکلات جنسی افراد و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی به عنوان یکی از فعال ترین مراکز سکس تراپی کشور با دارا بودن کارشناسان و پزشکان خبره و با تجربه همراه شما هموطنان عزیز است. جهت دریافت وقت مشاوره تلفنی و حضوری با شماره ی 09353167886 تماس حاصل فرمایید.

ما را در اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *