روابط خوب بین زوجین

روابط خوب بین زوجین

چگونه روابط خوب بین زوجین می تواند برقرار شود؟ ارتباطات میان فردی، مبنای اولیه ی پیوند با دیگران را تشکیل می دهد. در ادامه این مطلب در مورد چگونگی روابط خوب بین زوجین صحبت می کنیم.

 ارتباطات مؤثر یعنی شکوفایی افراد و بهبود کیفیت زندگی

ارتباطات غیر مؤثر یعنی مانع شکوفایی و حتی ابزاری برای سلب آسایش و آرامش روان انسان

یکی از موارد اساسی خوش بختی انسان، ارتباطات میان فردی وی است؛ در این میان مجهز بودن همسران به مهارت های ارتباطی مایه ی سازگاری و رضایت آن ها می شود و عدم آگاهی نسبت به این مهارت اساسی، به بروز بسیاری از سوءتفاهم ها، تعارض ها و تنش های میان زوجین می انجامد. ایجاد روابط صحیح وسازنده بین مرد وزن است که موجب تحکیم بنیان خانواده شده وسعادت وتعالی دیگر اعضاء راتضمین می کند.

اهمیت فزاینده ارتباط زوجین در سایر ابعاد اجتماعی

به اعتقاد مزلو، نیازهای آدمی از یک سلسله مراتب برخوردار است که رفتار افراد در لحظات خاص تحت تأثیر این نیازها قرار می¬گیرد. هنگامی که ارضای هر یک از نیازها آغاز می شود، تغییر در انگیزش فرد رخ می دهد و به جای نیازهای قبل، سطوح دیگری از نیاز، اهمیت یافته و محرک رفتار می شود، نیازها به ترتیب تا پایان سلسله مراتب نیازها اوج گرفته و پس از ارضا، فروکش کرده و نوبت به دیگری می رسد.

در این نظریه، نیازهای آدمی در پنج طبقه قرار داده شده اند که به ترتیب عبارتند از:

نیازهای زیستی

 نیازهای زیستی در اوج سلسله مراتب قرار دارند و تا زمانی که ارضا نشوند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند. نیازهای زیستی، نیازهای آدمی برای حیات هستند؛ یعنی خوراک، پوشاک، و مسکن. تا زمانی که این نیازها به حدّ کافی ارضا نشوند، عمده فعالیت های شخص، احتمالاً در این سطح بوده و بقیه ی نیازها، انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد.

نیاز به ایمنی

نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت، از نیازهای اساسی است؛ به عبارت دیگر نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده.

نیازهای اجتماعی یا نیاز به احساس تعلق و محبت

 انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج می گیرد، برای روابط معنی دار با دیگران می کوشد.

نیاز به احترام

 این احترام قبل از هر چیز، نسبت به خود است و سپس قدر و منزلتی که توسط دیگران برای فرد ایجاد می شود. مزلو معتقد است اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، ممکن است برای ارضای نیاز به جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خراب کارانه یا نسنجیده دست بزنند.

خودشکوفایی

یعنی شکوفا شدن تمامی استعدادهای پنهان آدمی، حال این استعدادها هر چه باشد و در هر زمینه ای که باشد. از نظر مزلو، شکوفا شدن یعنی آن چه انسان می تواند باشد، بشود.

این نظریه به شکل یک هرم ترسیم شده است. در پایین این هرم نیازهای اولیه قرار می گیرند و اساسی ترین نیاز که در این نظریه در رأس هرم قرار می گیرد، با عنوان «خودشکوفایی» کامل ترین و آرمانی ترین نیاز انسان قلمداد شده است.

بنابراین نظریه ی علمی، در ازدواجی که زوجین مجهز به دانش مهارت های ارتباطی باشند و آن را در زندگی زناشویی به کار گیرند، می توانند بالاترین سطوح نیازهای یک دیگر را (نظیر نیاز به احساس تعلق، نیاز به احترام و خودشکوفایی) در سایه ی احترام و تقدیم آرامش به یک دیگر فراهم کنند.

عوامل مؤثر بر ارتباط زوجین

ارتباط در ساده ترین مفهوم، ارسال و دریافت پیام است. این پیام می تواند افکار، عقاید، احساسات، آرزوها و نیازهای طرفین ارتباط باشد. ارتباط مؤثر همسران، ارتباطی است که در آن هر یک از زوجین، پیام یک دیگر را همان طور که منظور طرف مقابل است، دریافت کنند.

عوامل مؤثر بر ارتباط یا آن چه سبب برقراری ارتباط نادرست و ناقص زوجین می شود، به عوامل زیادی بستگی دارد که می تواند هم بر ارسال و هم بر دریافت پیام اثر بگذارد.

 این عوامل عبارتند از:

الف) پیش زمینه ها

پیش زمینه ها یعنی یادگیری الگوهای ارتباطی که انسان، قبل از ازدواج و یا پس از آن، آن ها را یاد گرفته است و بر روابط او با همسرش اثر می گذارد.

یکی از راه های شناخت مردم، مشاهده ی تعامل آن ها با والدین و دیگر اعضای خانواده است

 نوع رفتاری که در خانواده ی اصلی فرد، مشاهده می کنیم اطلاعات زیادی برای درک و پیش بینی چگونگی ارتباط او در دوران بعد از ازدواج در اختیار ما قرار می دهد. آن ها توضیح می دهند که اگر خانواده ی فرد، به صورت راحت و صادقانه با هم ارتباط برقرار کنند، آن فرد نیز احتمالاً بعد از ازدواج به همان شکل ارتباط برقرار خواهد کرد و از طرف دیگر، اگر خانواده ی اصلی شخص، پر از اختلاف و تعارض باشد، احتمالاً وی نیز همان الگو را در ارتباط زناشویی به کار خواهد گرفت.

 کتاب، والدین، دوستان، رسانه های گروهی و نیروهای بی شماری بر سازگاری زوجین تأثیر می گذارند و البته نقش والدین و الگوی ارتباطی والدین بسیار تأثیرگذار است. با مطرح کردن تأثیر الگوی ارتباطی والدین بر زندگی زناشویی فرزندان، همسران را به بازنگری در روابط خود، تشویق می کنیم.

یادگیری مهارت های ارتباطی، خانوده های کنونی را مستقیماً و خانواده های آینده را به طور غیرمستقیم به سوی کیفیت بخشی در روابط سوق می دهد.

ب) تفاوت های جنسیتی

بین سبک ارتباطی مردان و زنان، تفاوت هایی وجود دارد که نشناختن آن، می تواند موجب بروز سوءتفاهم و اختلاف شود. برخی از تفاوت های مهم این گونه اند:

مردان به طور معمول برای رقابت، کسب قدرت و استقلال تربیت می شوند و در روابط خود از جمله روابط زناشویی نیز خواهان استقلال و قدرت هستند؛ ولی زنان بیشتر به سمت صمیمیت و همدلی گرایش دارند تا قدرت و استقلال.

مردان در گفت وگوها، کم تر گوش می دهند و بیشتر روی پاسخ دادن و صحبت کردن تمرکز دارند. مردان اطلاعات شخصی کمی را درباره ی خود بیان می کنند، در حالی که زنان هم بیش تر درباره ی مسائل شخصی خود صحبت می کنند و هم بهتر گوش می دهند.

مردان به هنگام بروز مشکل تمایل دارند با سکوت به دنبال راه حل باشند و صحبت در این باره را بی فایده می دانند، ولی اغلب زنان تمایل دارند ابتدا درباره ی مشکل و احساسات خود با همسران شان صحبت کنند و سپس به حل آن بپردازند.

زنان برای افزایش صمیمیت و نزدیکی، تمایل دارند درباره ی هر کاری که انجام می دهند و هر اتفاقی که در طول روز افتاده است، با همسرشان صحبت کنند. اما مردان چنین تمایلی را نشان نمی دهند و صحبت درباره ی جزئیات و مسائل کم اهمیت را خسته کننده و بیهوده می دانند.

با دانستن این اختلاف ها زنان می توانند بعضی تفاوت ها را بپذیرند، بدون این که آن را ناشی از تمایل نداشتن مردان برای صمیمیت و همدلی ببینند و مردان نیز می توانند از زنان بیاموزند که صمیمیت، تهدیدی برای استقلال و آزادی شخصی آن ها نیست.

ج) وضعیت خُلقی و هیجانی

وضعیت خُلقی و هیجانی، تأثیر زیادی بر ارتباط می گذارد. وقتی زوجین در وضعیت خلقی منفی مثل عصبانیت، نگرانی، اضطراب، غم و خستگی قرار می گیرند، بیشتر احتمال دارد که حرف ها و کارهای همسرشان را به صورت منفی دریافت کرده و حرف های معمولی و حتی مثبت همسر را نیز به اشتباه درک کنند. بهترین کاری که همسران می توانند در این شرایط انجام دهند، آن است که وقتی در وضعیت خُلقی خوبی نیستند و یا روز بدی داشته اند، به آن اعتراف کنند.

د) باورها و انتظارات

باورها و شناخت های زوجین در نحوه ی ارتباط آن ها بسیار تأثیرگذار است. باورها و طرح واره های غیرمنطقی بر هم زننده ی کارکرد خانواده و سازگاری زناشویی هستند. مسلماً باورهای مثبت درباره ی خود و زندگی، به ارتباطی می انجامد که شادی و رضایت را به همراه می آورد و باورهای منفی، یأس، سرخوردگی و خشم را به دنبال دارد. بعضی از این نگرش ها که می تواند در رابطه ی زناشویی و گفت وگوی آن ها خدشه وارد کنند، از این جمله اند:

 همه ی مردها (یا همه ی زن ها) غیرقابل اعتماد هستد. حق با من است. بنابراین لازم نیست به حرف های او گوش دهم، چون چیزی که من می گویم درست است!

 او باید بداند من چه می خواهم و چه احساسی دارم. بنابراین لازم نیست درباره ی احساسات و خواسته هایم به او بگویم، بعد از این همه مدت، باید من را شناخته باشد، این که مرتب از خواسته هایم بگویم، چه فایده ای دارد! من می دانم که او چه فکر و احساسی دارد. بنابراین نیت اصلی حرف ها و رفتارش را می دانم و لازم نیست از او بپرسم که چرا فلان حرف را زد و یا فلان رفتار را انجام داد.

برخی از راهبردهای تحکیم روایط زوجین از منظر روانشناسی:

 درک متقابل یکدیگر

از آنجا که زن ومرد از دو خانواده اندو در دو فرهنگ جداگانه پرورش یافته اند، طرز فکرها، سلیقه ها وبرداشت های آنها متفاوت بوده وممکن است درباره ی هر مسئله اختلاف نظر داشته باشند. جهت رسیدن به تفاهم، زوجین باید به این اطمینان برسند که همدیگر را دوست دارند ودر بینش آنها پیوندی حقیقی وجود دارد ونیاز دارند که به همدیگر نزدیک تر شوند و جهت حفظ این پیوند هر کدام پیش قدم باشند.

 اطلاع از وی‍ژگی های زوجی

 رابطه زوجی با روابط دوستی وفامیلی تفاوت های اساسی دارد :

  • ازدواج یک انتخاب است و بصورت داوطلبانه صورت می گیرد .
  • در ازدواج باید تعادل بین ثبات وتغییر وجود داشته باشد. تاکید افراطی بر عدم تغییر وبا تاکید شدید بر تغییر کامل می تواند مشکل ساز باشد.
  • رابطه زوجی نیازمند حمایت عاطفی متقابل است.

کلام محبت آمیز

یکی از راههای استحکام روابط زوجی ،توجه به ارتباط کلامی است.اگر در خانواده ای مرد یا زن با عبارات دلپذیر همسرش را صدا کند .علاوه بر تاثیر مثبت بر فرزندان در قلب همسر جایگاه ویژه ای خواهد یافت.

چشم پوشی از خطاها

وجود عفو گذشت، به یقین کانون خانواده را گرم نگه می دارد وعشق ومحبت را سرزنده می کندوبه اختلافات پایان می دهد.

هدیه دادن

 هدیه دادن دل ها را پر از صفا وصمیمیت نموده وغبار کدورت را از دلها پاک می کند.

مشورت وهمفکری

همکاری ومشارکت

همکاری در بین زن وشوهر، مشخص می کند که هرفرد در انجام فعالیت های خانه به چه میزان نقش دارد این مسئله اگر به صورت عادلانه وصحیح حل شود وهریک از زن و شوهر وظیفه خود را به خوبی انجام دهند ،بسیاری از مشکلات پیش نخواهد آمد وصفا وصمیمیت در محیط خانواده حاکم خواهد شد.

هماهنگ در تربیت فرزندان

اگر زوجین در تربیت فرزندان هماهنگ عمل نمایند .علاوه بر تربیت صحیح فرزندان وجلوگیری از سردرگمی آنها سبب استحکام خانواده خواهد گردید.

اصلاح وپرهیز از انتظارات غیر منطقی وغیر واقع بینانه

این انتظارات غیرواقع بینانه یا اسطوره ها، باید اصلاح شود.

برخی از این اسطوره ها و انتظارات غیر منطقی عبارتند از:

1. اگر یکدیگر رادوست داریم باید همیشه خوشحال باشیم 

این تفکر وباور غیرمنطقی است، چراکه خوشحال نبودن می تواند به دوست داشتن یا دوست نداشتن یکدیگر ربطی نداشته باشد.

2. ما باید  بدون توجه به تاثیری  که بر روی همسرمان می گذاریم کاملا با یکدیگر صادق باشیم

 صداقت در رابطه زوج ها  خوب است ولی اعتقاد به اینکه زن ومرد باید در همه ی مسائل خود با یکدیگر صحبت کند، منطقی به نظر نمی رسد. زن وشوهر نباید به همدیگر دروغ بگویند ولی لازم نیست همه مسائل مربوط به خود را بگویند.

3. اگر یکدیگر را دوست داریم ، باید همیشه با هم باشیم

 واقعیت این است که در زندگی مواقعی پیش می آید که لازم است زن وشوهر تنهایی به جایی بروند ویا حتی لحظاتی را تنها باشند، اگر گاهی با هم نباشند به معنی دوست نداشتن یکدیگر نیست.

4.  زمانی که مشکل پیش می آید باید مشخص شود مقصر کیست؟

این باور غلط است .در بسیاری موارد واقعا کسی مقصر نیست بلکه مشکل حاصل تفاوت دیدگاه ونظر زوج است .که باید با همفکری هم حل گردند.

5.  برای این که از یکدیگر حمایت کنیم باید بر سر همه ی موضوعات توافق داشته باشیم :

این که زن وشوهر باهم توافق داشته باشند خوب است اما عدم توافق آنها در بعضی زمینه ها به دلیل ویژگی ها و پیشینه متفاوت آنها طبیعی است.

6. اگر زن وشوهر همدیگر را دوست دارندباید بدانند همسرشان به چه فکر می کندوچه نیازی دارد؟ بنابراین نیازی به صحبت کردن درباره ی نیازشان ندارند:

این باور اشتباه باعث می شود خواسته هایشان را با همسرشان در میان نگذارند و اگر همسرشان خواسته ی آنها را درک نکند ناراحت وعصبانی می شوند. صحبت کردن با همدیگر می تواند ذهنیات را به همدیگر نزدیک تر نماید.

7.  ما اگر یکدیگر را داشته باشیم نیازی به خانواده ودوستان نداریم:

واقعیت این است که ارتباط متعادل با خانواده ودوستان می تواند حافظ رابطه ی زن وشوهری باشد، نه تنهایی وناراحتی آنها وسخن پایان اینکه با وجود پیچیدگی وگستردگی روابط زوجین امید است نوشته فوق  هرچند مختصر  تعداد محدودی از مسائل  بین زن وشوهری را بیان نموده باشدوتجربه ای باشد برای زندگی موفق تر وپربار تر.

عوامل مؤثر بر ارتباط همسران

افزایش روزافزون اختلافات و تعارضات زناشویی و خطر بروز جدایی زوجین، موجب شده است تا محققان حوزه ی خانواده، راه کارهایی برای کمک به زوجین ارائه دهند؛ راه کارهایی که به مدد آن ها، همسران بتوانند در جهت تحکیم این پیوند مقدس بکوشند. یکی از راه کارهای مهم و اساسی که در آثار و منابع علمی به چشم می خورد، تجهیز زوجین به مهارت های مشارکت در گفت وگو یا مهارت های ارتباطی است.

این نوشتار با تأکید بر تأثیر مهارت های ارتباطی بر موفقیت زوجین، مقدمه ای از مباحث اصلی؛ یعنی مهارت های مشارکت در گفت وگوست. مهارت های مشارکت در گفت وگو به سه مهارت صحبت کردن، گوش کردن و مهارت ارتباط غیر کلامی تقسیم می شود که در شماره های بعدی به تفصیل، به هر یک از اصول این مهارت ها پرداخته می شود.

اهمیت یادگیری مهارت های ارتباطی توسط همسران

بررسی زندگی همسران موفق و ناموفق نشان می دهد که «چگونگی ارتباط»، یکی از وجوه مهم در تمایز میان این دو گروه است. زندگی مشترک تحت تأثیر عوامل متعددی قرار می گیرد که پاره ای از آن ها ممکن است زوجین را به طرف اختلاف و درگیری، طلاق عاطفی و حتی طلاق رسمی سوق دهد.

تحقیقات مختلف نشان داده است که یکی از عوامل مشکل ساز، اختلال در ارتباط، یا به عبارتی اختلال در فرایند تفهیم و تفاهم است. براساس گزارشی که توسط آژانس مشاوره ی آلمان در سال1970تهیه شده است، مشکل اصلی 87 درصد زوج های شرکت کننده در پژوهش، «مشکل ارتباطی» بوده است.

 خوش بختانه، برقراری ارتباط مؤثر، مهارتی است که می توان آن را فرا گرفت و این نشریه در صدد است برای آموزش مهارت های ارتباطی به مخاطبان و خوانندگانش گام برداشته و همسران را به بازنگری در روابط شان سوق دهد.

برای توضیح اهمیت ارتباط زوجین و تأثیر اجتناب ناپذیر آن بر جنبه های مختلف زندگی، نگارنده ی این سطور، این مهم را با نظریه ی «سلسله مراتب نیازها» از «آبراهام مزلو» بنیان گذار روان شناسی انسان گرا، آمیخته است تا اهمیت آموزش مهارت های ارتباطی به همسران برای خوانندگان، ملموس تر شود.

مطابق آموزه های دینی می توان خودشکوفایی را معادل صعود به کمال انسانی و یا حداقل زمینه ی صعود به کمال دانست. شاید به این دلیل است که پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: «آن که همسری ندارد مسکین و بیچاره است، حتی اگر ثروتمند باشد.»

در توضیح این حدیث، می توان گریزی به نظریه ی مزلو زد و این گونه گفت که ثروت شاید بتواند نیازهای اولیه نظریه مزلو، مانند نیازهای زیستی یا نیاز به ایمنی را برآورده کند؛ اما سطوح بالاتر نیازها، با ازدواج روشن بینانه، تحقق کامل تری می یابد. در سایه ی ازدواج و همراهی همسر آرامش گر، این نیازها پیوسته ارضا می شود و به محقق شدن خودشکوفایی انسان می انجامد، در حالی که بدون ازدواج و با داشتن بیشترین ثروت، والاترین مشاغل و حتی بهترین و صمیمی ترین دوستان هم، کمتر می توان نیازهای بالایی هرم مزلو را ارضا کرد.

در قرآن کریم، ارتباط همسران بر اساس صلح و آشتی و هم نوایی، توصیه شده تا زمینه های بروز تنش و نزاع در بین آن ها کاهش یابد. در قرآن، معاشرت پسندیده با همسر حتی در جایی که وی مورد علاقه فرد نباشد، سفارش شده و سبب برخورداری از «خیر کثیر» به شمار آمده است. خیر کثیری که از ناحیه ی سازگاری با همسر، نصیب فرد می شود، زمینه ی خودشکوفایی وی را فراهم می سازد.

تعالی نفس و خودشکوفایی انسان، دستاورد ارزشمند ازدواج موفق است و موفقیت در ازدواج، بدون تجهیز زوجین، به دانش ارتباطی ممکن نخواهد بود. آرامش حاصل از ارتباط زناشویی، ضمن زمینه سازی برای تعالی نفس و خودشکوفایی انسان، پیامدهای دیگری نظیر سلامت روان، هدفمندی در زندگی، افزایش اعتمادبه نفس، کاهش افسردگی و احساس حقارت، کاهش پوچ گرایی، افزایش امید، تربیت فرزندان موفق در خانواده ی موفق و… را در پی خواهد داشت که هر یک از این موارد و نتایج، چندین کارکردهای اجتماعی مؤثر دارند که در مجموع، افزایش «نشاط اجتماعی» را موجب می شوند.

 در جامعه ای که خانواده ها و زوجین، «واگرایی» را به جای «هم گرایی» تجربه می کنند، بیشترین توان افراد صرف برطرف کردن اندوه و ناراحتی می شود و فرصتی برای تولید و توسعه باقی نمی ماند.

بنابراین توجه به کانون خانواده و در پی آن، توجه به مهارت های ارتباطی زوجین از سوی نهادهای اجتماعی، بسترهای توسعه ی پایدار کشور را فراهم می کند؛ به این ترتیب که انسان بانشاط و باانگیزه، که آرامش روانی دارد به تکامل درونی خود می اندیشد و چنین انسانی پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می شود و این یکی از عوامل بسترساز توسعه ی اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کشور است.

 در چنین جامعه ای، کاهش نابسامانی های خانوادگی، ناهنجاری های اجتماعی و افزایش سلامت جسمی و روانی اعضای جامعه؛ یعنی شاخص های اصلی توسعه، ارمغان پویایی و تکامل درونی افراد جامعه خواهد بود که این مهم، برآیند ازدواج های موفق و خانواده های موفق است.

مهارت های ارتباطی یا مهارت های مشارکت در گفت وگو چیست؟

از مهارت های مشارکت گفت وگو زیر عنوان بزرگ تری بحث می شود که آن را «مهارت های زندگی» می نامند. مهارت های زندگی عبارتند از مجموعه ای از توانایی ها که زمینه ی سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورد. این توانایی ها، فرد را قادر می سازد تا مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران، با خواست ها، انتظارات و مشکلات روزانه، بویژه در روابط بین فردی، به شکل مؤثری روبه رو شود. فقدان این مهارت ها موجب می شود فرد در برابر فشارها، به رفتارهای غیرمؤثر و ناسازگارانه روی آورد.

منظور از مهارت های ارتباطی زوجین، مهارت های مشارکت در گفت وگو است. این که زوجین بتوانند گفته های خود را به شکلی مؤثر و قابل فهم بیان و متقابلاً صحبت های دیگری را به دقت گوش داده و برداشت صحیحی از آن داشته باشند، مهارت های خاصی را می طلبد؛ که به آن «مهارت های مشارکت در گفت وگو» یا مهارت های ارتباطی گفته می شود. مهارت های مشارکت در گفت وگو همان طور که قبلاً ذکر شد، خود به سه دسته تقسیم می شوند: مهارت صحبت کردن؛ مهارت گوش دادن؛ مهارت ارتباط غیرکلامی.

کلینیک ذهن زیبا با هدف رفع مشکلات جنسی افراد و به دنبال آن بهبود کیفیت زندگی به عنوان یکی از فعال ترین مراکز سکس تراپی کشور با دارا بودن کارشناسان و پزشکان خبره و با تجربه همراه شما هموطنان عزیز است. جهت دریافت وقت مشاوره تلفنی و حضوری با شماره ی 09353167886 تماس حاصل فرمایید.

ما را در اینستاگرام و تلگرام دنبال کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *